فَلَمّا رأینَهُ

زنهای مصری زلیخا را ملامت می کردند ک چرا دل ب یوسف داده ای؟

آنها ک دربند قیود نگی خویش بودند،

قدرت درک قلبی و باطنی یوسف را نداشتند،

طلب رؤیت ظاهری کردند.

وقتی ک او را رؤیت نمودند؛

أکبَرنَهُ

او را بزرگ داشتند؛

وَ قَطَّعنَ أیدِیَهُنَّ

چنان یوسف نزد آنان جلوه کرد ک قوای حسی وظیفه از یاد بردند و آنها

 دستهای خود را بریدند؛

وَ قُلنَ حاشَ لِلّهِ ما هذا بَشَراً

گفتند: حاشا لله اگر این بشر باشد!

 إن هذا إلّا مَلَکٌ کریمٌ

این جز ملکی با کرامت نیست.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

زنهای مصریِ دربند حواس، و درحصر رؤیت، کرامت را در چه دیدند؟

آیا فقط جمال یوسف اسباب تنزیه زنها شد ک خدا را منزه از آن دانستند ک بشری اینچنین بیافریند؟

چه جمال حیرت انگیزی داشت یوسف؟

زنهای مصری در جمال، زبانزدند؛ در یوسف چه دیدند ک جمال خویش از یاد بردند؟

چه فخری کرد زلیخا!

آی زنها ببینید زلیخایی ک تا بدین حد سرزنشش می کردید ک چرا دل ب یوسف دادی،

تا ب چشم ظاهر ندیدید، باور نکردید.

هنوز در بند حسّ و ظاهرید.

اینهمه زلیخا در وصف کمالات یوسف گفت، نشنیدید.

حال ک ب دیده ی ظاهرش دیدید؛ دستهای خود را بریدید.

هوش از سرتان رفته.

تا مثل زلیخا 

شیفته و شیدا نشوید،

دل ب یوسف نخواهید سپرد.

در حیرتم

زنهای مصری، نه.

تمام اهل مصر

در جوار این یوسف بودند؛

اگر یوسف بحق جمال بی بدیل داشت

پس چرا فقط یک زلیخا عاشق و دلداده اش شد؟

زلیخا؟

تو در یوسف چه یافتی ک هم جوانی، هم بصر و آبرو ب پایش دادی؟؟؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

!!!بـــــــدون شــــرح!!! Andy فروشگاه فایل ارزان اداره اوقاف و امور خیریه سردشت آسمان آبی Ayye فروشگاه مرکزی کولر آبی Herbert Nicole